خواب دیدن...
همه مردم خواب میبینند.... خواب ها گاهی ترسناک و زمانی مبهم و برخی هم کاملا گویا هستند.
در مورد خواب دیدن هیچ نکته روشن علمی نمیتوان گفت .... اما تعبیر شدن بعضی از خواب ها آنچنان وضوح دارد که انسان در علت آنها حیران میماند.
این قبیل خواب ها که کاملا گویا هستند و تعبیر میشوند بوسیله همه کس دیده میشود... ولی بیشتر خوابهایی که میبینیم مبهم یا ترسناک میباشند.
تناسخیون (کسانیکه به برگشت روح به بدن بدون هیچ هدفی معتقدند و یک روح به اعتقاد ایشان میتواند پس از مرگ به بدن یک گیاه یا یک سنگ و یا یک انسان دیگر حلول کند) میگویند صحنه هائی که ما در خواب میبینیم ممکن است خاطره زندگی ما در قدیم و در جسم دیگری باشد. مثلا وقتی ما خواب میبینیم که از یک ارتفاع در حال سقوط هستیم ، در حقیقت این اتفاق قبلا در زندگی های پیشین ما اتفاق افتاده و اینک خاطره آن بصورت خواب در ما تجلی میکند.
وقتی انسان کوچک است ذهن پاکتری دارد و بیشتر میتواند این خاطرات را در خواب ببیند. اما در سنین بالاتر بعلت درگیری با مسائل دنیوی این امر کمتر اتفاق میافتد.
این عقیده عده ای در مورد خواب هاست ، اما بسیاری از خواب ها از آینده خبر میدهند که واقعا هم تعبیر میشود و انسان در توجیه آن باز میماند.
نمونه های زیادی از این قبیل خوابها گفته شده و تقریبا همه کس در مدت عمر خود خوابهائی که بعدا تعبیر میشوند میبینند.
من خود خوابهای زیادی دیده ام که مربوط به آینده بوده ولی بعدا تعبیر شده است. مثلا یک بار خواب دیدم بدون هیچ علت صحیحی سیلی محکمی به گوش یکی از همکاران زدم.
ناراحت از خواب پریدم و با تعجب فکر میکردم که این همکار آشنائی چندانی با من ندارد.... پس چرا باید این واقعه روی دهد؟
آنروز نتوانستم توجیهی برای این خواب بیابم و بعد از مدتی کم کم فراموشم شد. اما ناگهان وضعیتی پیش آمد که در یک جلسه بدون اینکه خودم بخواهم از نظر موقیتی لطمه شدیدی به همکارم وارد کردم.
در خواب دیده بودم که بعد از زدن سیلی همکارم با یک حالت تسلیم سرش را بیک طرف خم کرد. و اینک در بیداری میدیدم بعد از وارد کردن لطمه گفته شده ، او همانطور سرش را بیکطرف خم نمود.
آتش گرفته بودم و میگفتم : من که مایل به انجام چنین کاری نبودم ... پس چرا انجام آنرا از قبل بمن خبر دادند و بعد هم برخلاف خواست من این اتفاق افتاد؟...
اگر این قبیل خوابها را بررسی کنیم ، ناچار معتقد به جبر در زندگی خواهیم شد. زیرا با آگاهی قبلی ما را مجبور به انجام کاری مینمایند.
انیشتین ، دانشمند معروف، در فرضیه نسبیت خود از انحناء فضا و زمان صحبت میکند و بطور خلاصه میگوید همانطور که فضا انحناء دارد زمان هم که در رابطه ها فضاست انحناء پیدا میکند و در نتیجه بعد از میلیاردها سال این زمان منحنی شده به شروع زمان اولیه میپیوندد.
مسئله واقعا پیچیده است ... اما اگر آنرا قبول کنیم میبینیم که آینده ما گذشته ما و گذشته ما آینده ما میباشد.
در اینصورت وقتی خوابهائی میبینیم که مربوط به آینده است در حقیقت مربوط به گذشته ما میباشد و چون در گذشته کارها انجام گردیده است پس خواب مزبور نیز تعبیر میشود.
اگر انسان خواب نبیند، ... خستگی وی برطرف نمیشود. این مسئله که خواب دیدن به رفع خستگی کمک میکند از نظر علمی ثابت شده است.
اگر خواب انسان مبهم و یا مربوط به درگذشتگان باشد صحبت زیادی در مورد آنها نمیتوان کرد ... اما خواب های گویا که بعدا بوضوح تعبیر میشوند همیشه توجه علما را جلب کرده و در صدد توجیه آن بر آمده اند که یک نمونه آن مسئله انحناء زمان در فرضیه نسبیت انیشتین بود.
خواب هائی که میبینیم بیشتر سیاه و سفید هستند ولی بسیاری از خوابها نیز رنگی میباشند.
یک نکته جالب ، دیدن خواب در خواب است. خود من یکبار خواب دیدم در جاده ای هستم و کامیونی بسرعت بمن نزدیک میشود.
از ترس از خواب پریدم ، اما دیدم لب پرتگاهی هستم و هر لحظه ممکن است سقوط کنم... وحشت عجیبی مرا فرا گرفت ، اما قبل از اینکه بتوانم عکس العملی نشان دهم مجددا از خواب پریدم و متوجه شدم که خواب در خواب دیده ام. در همین فکر بودم که دیدم مورد حمله حیوانات وحشی قرار دارم. باز در صدد دفاع بر آمدم و نهایتا در اثر وحشت باز از خواب بیدار شدم.
به این ترتیب سه خواب در خواب را دیده بودم
مسئله خواب و ملحقات آن همچنان مورد بررسی دانشمندان است و هر روز نکته جدیدی از آن کشف میشود.
اگر شما هم خاطره جالبی از خوابهائی که دیده اید دارید ما را هم در جریان امر قرار دهید.